loading...

زن و شبهات خلقت انسان در اسلام

بازدید : 138

مقدمه نوشتار

کلمات در قرآن اعجاز آن است تفکر در جملات کوتاه آیات مربوطه راز مهمی را برملائ میکند. چرا خداوند این کلمات کلیدی را در آیات بیان میکند به این دلیل است که علم که خودش خالق آن است موضوع را روشن میکند. وسع ربي كل شيء علماً خداوند علمش بر هر چیز احاطه دارد. منظور علم هم دانستن کلیه اطلاعات ساختاری و سرگذشت حال، گذشته و آینده و به تعبیر امروزی علوم طبیعی که بیان گر این موضوعات است. تحولات درون جنین وکلمات علقه و مضغه و غیره هیچ ارتباطی با جنین و رحم ماده و زن ندارد. خداوند از خلق اولیه آنها در زمین و شروع به تکامل برای ما انسان ها می فرماید و ما همه این ها را به حال و در رحم تفسیر کرده ایم. از آنجائیکه بحث نطفه و تفسیر آن به آب مرد و خلقت انسان پایه بحث است اذهان به درون رحم و جنین کشانده شده و این ذهنیات بر تمامی تصورات ما در آیات خلقت انسان تاثیر گذاشته است. مثلا ظلمات ثلاثه را لایه های تاریک سه گانه جدار رحم تصور کرده ایم و بطون امهات را هم رحم مادران به تصویر ذهن سپرده ایم واز اصل آیات فاصله باور نکردنی ساخته و پرداخته ایم و اعتبار آیات متشابه را از علم انداخته ایم

هر کدام از این کلمات را در مقالاتی بیان داشته ام . مطلب مهم که مفسرین محترم نتوانسته اند مفهوم آنها را در ک کنند موضوع نفخ روح خدا در بدن انسان است و زمان این رخ داد را از زمین اولیه به درون رحم منتقل کرده اند. یعنی در هر مرتبه که جنین دارد شکل می گیرد و در مرحله خاصی روح در آن قرار می گیرد. موضوع روح را همه ما از آیات قرآن در یافته ایم که در بدن انسان وجود دارد و از امر و فرمان خدا است و در آیات خلقت کیهان در شش روز هم اشاره به خلق و امر دو مقوله منفک از هم و با ماهیت جداگانه بیان شده، خلق ماده است و برای پیوند ماده نیرو و انرژی که قوانین طبیعت و ملائکه هستند لازم است. امر فرمان خداوند  مستقل از ماده و انرژی است. ماده، نیرو و انرژی خلق و امر فرماندهی خلق را برعهده دارد. بدون امر خلق بقاء ندارد.

روح هم از سنخ امر است ولی امری که در سنگ وجود دارد با امری که در موجود زنده وجود دارد فرق می کند. وقتی نطفه اولیه حیات که تک سلولی هسته دار با غشاء هسته ای و با ژن کامل را خداوند نفس واحده می نامد و روح را در آن قرارمیدهد .این روح مامور انتقال اطلاعات ساختاری موجود زنده به نسل بعد است و از آنجائیکه این نفس واحده سرمنشاء کلیه موجودات زنده است جانوران، گیاهان، موجودات دریائی و همه جانداران میکروسکپی همه از این نفس واحده پا گرفته اند و روح در تمام آنها وجود دارد روح ماهیت آن و عامل انتقال کوانتومی اطلاعات انسان به کتاب مبین است. روح فرماندهی ساختار مادی را برعهده دارد و محل استقرار آنهم طبق آیات در ژنوم موجودات زنده است. روح با ژن کامل به نسل بعد منتقل  و اطلاعات را مرتبا به کتاب مبین مرکز داده ها منتقل می کند و یک سیستم مرتب و منظم و برنامه ریزی شده و احیانا تحت فرماندهی یک مدیریت واحد یا روح القدس قرار دارند. این مقدمه ای بود برای تشحیذ ذهن و آمادگی برای درک مطالبی که قرار است مطرح کنم. اینکه خداوند می فرماید من از رگ گردن شمابه شما نزدیکترم موید این نظر است.

زمان رخ داد نفخ من روحه

ابتدا از روی آیات مربوط زمان وقوع این رخ داد را بیرون می آوریم. تفکر و تعقل در آیات را فراموش نکنیم که امری واجب در قرآن است .ابتدا آیه لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون می پردازیم. اگر آیه را درست ترجمه کنیم و اسیر نظر گذشتگان در تفسیر این آیه نشویم که می نویسند: و همانا ما انسان را از گل و لای کهنه متغیر بیافریدیم که ترجمه درست آن این است. در حقیقت ما انسان را در سنگ رس پخته و از رسوب سیاه و نرم آفریدیم –به مقاله حیات در زمین از آب و خاک ایجاد نشده است نظر علم و قرآن مراجعه فرمائید. یقینا همه میدانیم که این آیه اشاره دارد به خلق انسان از توده سیاه نرم و چسبنده که در بین لایه های سنک رس ایجاد شده است. یعنی خلقت انسان در زمین اولیه و صلصال، تشبیه خاک رس است که بصورت سنگ رس پخته مانند آجر یا سفال و در پوسته جامد گداخته تازه سرد شده است بوده است. صلصال كالفخار و مفهوم علمی ان در خلقت انسان بنابراین خلقت انسان در سنگ رس یا طین(همان خاک رس است که در زمین اولیه صلصال و صلصالی که کالفخار بوده است یعنی گل و لای و خاک نبوده سفت مانند سفال که از کوره در می آید سنگ رسی که تازه از پوسته جامد زمین که دارد سرد میشود تشکیل شده وتا تبدیل به خاک رس شود نیاز به زمانی چند میلیارد ساله دارد تا فرسایش و نرم شود) و اشاره قرآن به طین نوع سنگ رس است که انواع مختلفی دارد ماسه هم یکی از انواع سنگ رس یا سیلیکات ها است ولی سنگ رسی که انسان در درون آن آغاز به خلق شدن کرد همان نوع است که در کوزه گری و آجر سازی استفاده میشود و خاک کشاورزی هم از آن نوع است .اعجاز قرآن را بنگرید .این را علم تازه کشف کرده است و به آن میگویند نوعی ازسیلیکات یا به انگلیسی کلای و به آلمانی تن سه لایه. حال به این آیه اعجاز انگیز شروع خلقت حیات در زمین اولیه که به تکامل انسان منجر شد نگاهی داشته باشیم.- آیه7 سوره سجده

الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ -خداوند است که تمامی چیز های مورد نیاز خلقت انسان را بطور احسن خلق کرد و خلقت انسان را در سنگ رس آغازید. کلمه بدائ من طین این معنی را میدهد که شروع خلق انسان با شروع حیات آغاز شده و برای ایحاد حیات باید پروسه های مختلفی انجام شود.هنگامی که سنگ رس در زمین مذاب از ترکیب سیلیسیوم، اکسیژن، آلومینیوم ایجاد شد در کنار آن ترکیبات آلی که پایه حیات است مانند آمونیاک، متان یا کربوئیدرات ها تا نوکلئوتیدها قند ها شروع به ایجاد شدند که در قرآن به اقوات یا غذای بیولوژیکی نامبرده شده و در همان صلصال کالفخار به عنوان کاتالیزاتور رخ داده است.

تا اینجا باور کنید که صحبتی از رحم و آب مرد نیست. حال ادامه آیات اول سوره سجده را پی میگیریم- ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ-سپس (یعنی بعد از بدائ خلق من طین) نسلی که ایجاد میشود اینجا نسل ترکیبات بعدی است نه نسل انسان.در سایر آیات خلقت انسان در صلصال و حما مسنون اولین نطفه حیات ایجاد میشود و این نطفه اولیه در رسوبی که در آب کم قرار داده شد راه تکامل خود را ادامه میدهد. حال چرا در آب کم باید توجه داشت که این آب کم که مفسرین و مترجمین به گمان اینکه آب مرد است آن را کم توصیف نمی کنند پست وبی ارزش نام گذارده اند. ولی قرآن میخواهد مطلب بسیار مهم علمی را برای ما باز گو کند.

دانشمندان تصور کرده اند که این پروسه خلقت انسان یا نطفه اولیه حیات در اقیانوس ها شکل گرفت ویا در دریا و برکه ها قرآن می فرماید خیر این پروسه در بخار آب کم که در درون لایه سنگ رس بود، املاح پایه حیات را در خود حل میکند و درون لایه سنگ رس ترکیبات شیمیائی زنجیره ای ماکرو مر از ترکیبات تکی یا مونومر ها تشکیل شدند و فقط در بخار اب بود و سنگ هم داغ و سنگ رس به عنوان کاتالیزاتور عمل میکند و آبی که از ترکیبات مونومر ها به پلی مرها از واکنش بیرون آمد سریع محیط را ترک می کند تا زنجیره حیات که همان زنجیره RNA است بتواند درست شود توده سیاه رسوب شده در سنگ رس که نرم است همان حمامسنون است که رسوب می کند. برای فهم حما مسنون مقدار یک قطره چکان از محلول مخلوط مواد آلی مانند پروتئن ها نوکلئوتدی ها کربو ئیدرات ها در آب را بر روی یک سنگ داغ بچکانیم اب آن بخار می شود و یک توده سیاه چسبنده بر روی سنگ باقی می ماند. تشبیه بسیار زیبائی در قرآن. کلمه توده سیاه در علم زمین شناسی و پیدایش حیات یک کلمه کلیدی شده و بحث در باره آن داغ است وحتی در شهاب سنگ ها هم این توده سیاه را کشف کرده اند و راز آن را دقیقا نمی دانند و اگر این آیات قرآن را می خواندند کمک بزرگی به علم زمین شناسی می تواند باشد. حیف که دانشمندان مسلمان هنوز نتوانسته اند از بند تفکرات کهن خود را رها سازند؟

آب ایجاد شده در اثر واکنش شیمیائی تبدیل مولکول های مونو مر به پلی مر نمی توانستند در اقیانوس ها و دریا ها محیط واکنش را تر کنند و این مانعی بزرگ بر سر راه پیدایش مولکول حیات بود لذا دانشمندان به نظریه قرآن نزدیک شدند و دارند قبول می کنند که این رخ داد می بایستی در خارج از آب فراوان و در سنگ رس یا پیریت داغ صورت گرفته باشد و معنی مائ مهین هم همین مفهوم را دارد یعنی نطفه اولیه حیات در آب کم بوده است. تا اینجا ما هنوز در زمین اولیه هستیم بر روی پوسته داغ جامد روی زمین که می گویند لایه خارجی زمین که بیشترین مقدار سنگ رس را دارا بوده است. حال مولکول پایه حیات که همانRNA است ایجاد شده است. زمین دارد سرد میشود و زمان بسرعت سپری می شود.

این مولکول اولیه حیات که پایه یا سنگ بنای اصلی ژنDNA است در سه دوره تاریکی جو زمین که قرآن آنرا ظلمات ثلاثه می گوید و هیچ ارتباطی با رحم و جداره آن ندارد و سه نوع باکتری های پرکاریوت ها که اولی باکتری غیر هوازی بدون هسته مرکزی و غشائ هسته ای که پانصد میلیون سال در زمین حکمفرمائی کرده و جای خود را با اندکی تغییرات تکاملی به دومین باکتری غیر هوازی تکی سلولی بدون هسته و غشائ هسته ای میدهد که خاصیت فتو سنتزی به آن اضافه میشود و پانصد میلیون سال دیگر حکومت میکند تا نوبت باکتری تکامل یافته تر تک سلولی بدون هسته وغشائ هسته ای ولی هوازی که به سیان باکتری ها معروف هستند. هر سه دوره دوره تاریکی های سه گانه در زمین اولیه که دودی و تاریک بوده است و جو هفت طبقه هم هنوز درست نشده که لازمه ایجاد حیات بوده است.

شرایط حیات برای تک سلولی هوازی هسته دار با غشائ هسته ای کامل

خاصیتی که این اجداد اولیه ما انسان ها داشتند توانستند به مرور زمان اکسیژن زمین را تامین کنند تا جو اکسژن دار برای ظهور تک سلولی نفس واحده یا علقه که روح خدا را و ژن کامل را میگیرد. این هم پانصد میلیون سال ناقابل را به سرنوشت خلقتی ما افزود. جو هنوز اکسیژن لازم برای تنفس نفس واحده اجداد ما درست نشده. قرار است جانداران دریائی و خشکی اعم از گیاهی و جانوری منهای آب آبزی ها کم کم به خشکی انتقال یابند. تا کنون نیای بشر در آب قرار داشت سیان باکتری ها –پانصد میلیون سال دیگر به تولید اکسیژن پراخنتد تا جو کامل شد و به هفت طبقه تبدل شده وحال کمکم به اصل مقاله نزدیک می شویم. پر مفهوم ترین قسمت آیه ما را به هدفمان نزدیک می کند.-

ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ- ثم سواه چه چیزی را خداوند میخ واهد سواه یا سر و سامان بدهد RNA را بهDNA پیش نطفه را به نطفه سر و سامان بدهد ثم سواه و نفخ فیه من روحیه نکته مهی است خداوند می خواهد بیان کند موضوع نفخ فیه من روحی در کجا رخ داده است. برای ثابت کردن این موضوع نکته ظریف علمی هم بیان میفرماید و آن جعل لکم السمع و البصار والافئده قلیلا ما تشکرون است. اول نفخ من روحی در آن که سواه شد قرار داده می شود. بدائ خلق الانسان من طین در زمین اولیه و در سنگ رس است ثم جعل نسله یعنی نسل بعدی که از سنگ رس بیرون آمد. مفسرین محترم نسل را نسل کنونی انسان دانسته اند و مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ را هم آب مرد به دو نمونه از تفسیر رایج این آیه توجه فرمایید. پس (بقاء) نسل او را از عصاره‌اى از آب پست و بى‌مقدار مقرّر فرمود. - آن‌ گاه خلقت نژاد نوع او را از چکیده‌ای از آب بی‌ قدر (و نطفه بی‌حس) مقرر گردانید. سلاله را عصاره از آب گرفته اند آیا آب عصاره دارد؟ عصاره پرتقال می شود آب پرتقال یا عصاره ماست می شود پنیر. حال خود آب عصاره اش کجا است.

آیا با منطق علمی ساز و گار است .بعلاوه ماء مهین چرا بی قدر و بی ارزش است و پست. این ها از تصورات هزار سال قبل که اطلاع علمی از رخ داد های علمی نداشتند چنین تفسیر کرده اند و ما هم آنها را بدون تفکر و تعقل در آن هم چنان بکار میبریم. سلاله در آب یعنی آنچه که محلول در آب است مثلا رسوب ترکیبات شیمیائی محلول در آب. اینطور هم می توانیم معنی کنیم از رسوب در آب کم و با توجه به آیه و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حما مسنون در حقیقت ما انسان را در سنگ رس که همان خاک رس خالص که بصورت سفال در آمده و تشبیهی است از سنگ رس پوسته جامد تازه از حالت گداخته در آمده و هنوز داغ است. ثم جعل نسله این نسل می تواند به انسان بر گردد و یا نسلی که بعد از این پروسه بداء خلق الانسان من طین ایجاد شده. کدام واقعیت دارد. پس سلاله همان حما مسنون است رسوب سیاه باقی مانده در سنگ رس و آب کم هم بیان علمی رخ داد در زمین اولیه که هنوز آب در دریا ها و اقیانوس ایجاد نشده بود و در پوسته جامد زمین بصورت تنها بخار بوده و آبی ناجیز وبه مقدارکم ودر بین لایه های زمین. حال اگر نسل اشاره به انسان دارد دیگر نیازی به سویته ندارد.

انسان سویته شده است. بنابراین نسلی که از درون سنگ رس و رسوب ته نشین شده در آب کم همان ترکیبات شیمیائی پایه اولیه ملکول های حیات است. خلق الانسان من نطفه هم همان چیزی است که از صلصال و حما مسنون بیرون آمده ابتدا تک سلولی غیر هوازی بدون هسته و غشائ هسته ای با ژن ناقص یا مرحله ابتدائی ژن کامل –ابتدا RNA ایجاد می شود که نیاز به سر و سامان دادن دارد یعنی باید سویته شود و تبدیل به ژن کامل شود بهDNA این ها مطابق آخرین نظریه ابراز شده علمی در پیدایش حیات است وآیات قرآن با آنها مطابقت دارد. وقتی آیات قرآن موضوع علمی را این چنین بیان می کند و اعجاز قرآن برای نسل تحصیل کرده است چرا با تعصب و تحجر نظر گذشتگان را بر قرآن ترجیح می دهیم. به بقیه آیه هم توجه فرمایید.

پروسه قرار گرفتن روح در جسم

ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ-سپس آن نطفه اولیه را سویته کرد و روح خود را در آن نفخ کرد یعنی دمید و یا بهتر بگوئیم در ساختارتشکیلاتی آن سلول اولیه قرار داد تا روح با ابزار ژن فرماندهی حیات را به سوی مقصد مورد نظر باریتعالی هدایت کند خلق و فسوی خداوند خلق میکند وسپس سرو سامان میدهد قدر فهدی خداوند برنامه ریزی میکند و به مقصود هدایت میکند. حال پذیرنده روح در شرایطی است که هنوز اعضائ بدن در آن قرار داده نشده و جعل لکم سمع و ابصار و قلب این بیان گر این است که پذیرنده روح جنین نیست چرا؟ کمی در آیات تعقل کنیم و تفکر و نگاهی هم به این جنین که از آن شناختی نداریم بیاندازیم.

بلکه دارای دل هائی شویم که با آن تعقل کنیم. قبل از شرح حال جنین در هفته های اول به این آیه نیز توجه فرمایید وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ- خداوند زمانی که شما را از شکم امهات (نیای مادری در دوران میلیارد ها سال قبل) بیرون میآورد (بصورت خلق بعد از خلق) چیزی نمی دانستید و زمانی که از شکم امهات بیرون آمدید بعد از آن برای شما گوش و چشم و قلب قرارداد نحل- 16این آیه تکمیل کننده آیات قبل است.

جنین در شکم مادر(همین جنین فعلی) دارای هوش ،حواس و حرکت است و وقتی از شکم بیرون می آید احساسات دارد میداند وقتی گرسنه شود گریه میکند بنابراین لا تعلمون شیئا مشمول این جنین که در تفاسیر عنوان می کنند نمی شود. جنین که از شکم مادر متولد می شود اعضاء بدن دارد ولی این آیه می فرماید بعد از متولد شدن دارای گوش و چشم و قلب میشود. در این باره تا کنون تفکر کرده ایم یا پرده تحجر و نا آکاهی جلوی چشمان ما را گرفته که باعث شده فکر ما کار نکند و به واقعیت های آیات توجه نکنیم. نطفه از تلقیح ژن نر و ماده شکل می گیرد و می شود نطفه. یک سلول مانند زرده تخم مرغ که یک سلول تلقیح شده از ژن نر و ماده است غذای مورد نیاز آن تا جوجه شود هم کنارش گذاشته شده که همان سفیده آن است دیگر نیازی ندارد که به آن چیزی اضافه شود همه درون پوسته تخم مرغ قرار داده شده و به مادرش هم وصل نیست دست و پا و چشم و گوش قلب از کجا آمد. ژن اطلاعات همه جیز را دارد و  روح به آن فرمان می دهد و اعضاء هم از قبل در آن قرار داده شده فقط وقتی در شرایط مقدر شده الهی قرار گرفت جوجه از تخم بیرون می آید.در آیه فوق میفرماید وقتی از شکم مادرانتان در آمدید هیچ نمی دانستید و اعضائ هم بعدا به شما داده شد. نطفه در جنین نیز همانند آن است شروع به رشد می کند و همان تبدیل شدن به دو سلول و بیشتر پایه تمای اعضای بدن را دارد. در سه هفتگی قلب کامل است و چشم شکل می گیرد .اصطلاحات خون بسته و علقه چسبیده و معلق درون رحم واقعیت ندارند و ساخته و پرداخته ذهن گذشتگان بوده در قرآن به رشد جنین در رحم زن هیچ اشاره ای نشده این را باورکنیم و در دیدگاه خود تجدید نظر کنیم و آیات خداوند را به بهای اندک نفروشیم و بگذاریم حقایق علمی قرآن بر ملاء شود.

 

نقش ملائکه هنگام دمیدن روح در ساختار مادی بشر

مطلب مهم دیگر: میدانیم که ملائکه قوانین طبیعت هستند و از جنس نیرو و دارای طیف وسیعی است . حتما روایت معروف منتسب به حضرت امام زین العابدین را شنیده اید که ملائکه مشایعت کنندگان قطرات باران هستند و رانندگان ابر و.. تشبیه بسیار زیبائی است که نشان میدهد ملک سبب و قوانین جاریه طبیعی است مثلا نیروی جاذبه زمین هر قطره باران را به سوی خود میکشاند.

از آیات بیشمار این مفهوم استنباط میشود. آیه وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلآئِكَةِ إِنِّى خَالِقٌ بَشَراً مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّيْتُه وَنَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَه سَاجِدِينَ حجر 28 این آیه هم تکمیل کننده آیه بالا است. میفرماید من خلق کننده بشری خواهم بود از حمامسنون ودر سنگ رس وقتی آنرا ساختم و سر و سامان و روح خودم را در آن قرار دادم به او سجده کنید. به او سجده کنید بیان گر این موضوع است که خداوند به ملائکه خطاب میکند میخواهم بشر را از حما مسنون و در صلصال خلق کنم وقتی آن را سویته کردم و روح خودم را در آن قرار دادم در اختیار این موجود که ساختار اولیه بشراست قرار گیرید.  این بدین مفهوم است که تک سلولی اولیه حیات که سویته شد به سلول تکامل یافته تری تبدیل شد که میتوانست قابلیت دریافت روح را داشته باشد و آن ایجاد ژن کامل DNA در درون تک سلولی تکامل یافته حیات یا ایوکاریوت ها که قرآن به آن علقه مینامد. علقه برای ادامه تکامل خود به یک سری قوانین خاص نیاز دارد.

واکنش های شیمیائی فراوان که قوانین شیمیائی خاص در بدن است که ملائکه در اختیار ساختار بشر در حال شدن قرار میدهد. مثلا یکی از موارد مهم در بدن موجودات زنده سوخت و ساز یا متابلیسم که انرژی لازم را در اختیار میگذارد که آن جن است و جن هم نوعی ملائکه است. بیاد داشته باشیم که خداوند وقتی ملائکه را مجددا و پس از میلیون ها سال خطاب میفرماید که به آدم که او را جانشین قرار داده ام سجده کنید، همه سجده کردند مگر ابلیس که از نوع جن بود

-وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ-پس همه این ها ملائکه و از جنس نیرو هستند. قوانین طبیعت، سوخت و ساز، پیوند ملکولی همه نیرو هستند که ساختار مادی بشر بدون آنها وجود ندارد. شیطان و ابلیس هم نیرو هستند وسوسه نفسانی از جنس نیرو است به مقاله سجده ملائکه به بشر و آدم در دو زمان متفاوت مراجعه فرمائید. از بحث خودمان خارج نشویم فعلا در زمین اولیه هستیم زمان پیدایش علقه تا ظهور آدم حدود یک و نیم میلیارد سال فاصله داریم. به مقاله  خلقت انسان با نگاهی جدید و مطابقت با علم روز- پیش نطفه مراجعه فرمائید. این مقالات نتیجه تفحص و تحقیقات چندین ساله من است که برای اولین بار در اسلام مطرح میشود و به نظر اینجانب به واقعیت های قرآنی نزدیک تر است با استناد به آیات قرآن و علوم طبیعی مربوطه. خداوند مباحث علمی پیدایش حیات و انسان را در قالب آیات متشابه و مطالب تشبیهی بیان می فرماید و برای ما قصه نمی فرماید.

 

نتیجه نوشتار 

اگر ما تمامی آیاتی که کلمه وَ نَفَخْتُ فِيه مِن رُّوحِى در آن ذکر شده را در کنار هم قرار دهیم به یک زمان مشخص بر می گردد که پذیرنده روح سلولی است که هنوز اعضای بدن جانداران در آن جاعل نشده و جالب است که برای اولین بار جنسیت نر و مادینگی که همان ژن کامل DNA و قابلیت تکثیر پذیری از طریق جنسیت در آن نهاده میشود که همان علق است- ایَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَکَ سُدًى أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى-آیا انسان گمان میکند بی هدف رها می شود، آیا او نطفه تقدیری نبود که مقدر می شود (نطفه برنامه ریزی نبود که به بار می نشیند) و سپس بصورت علقه خلق می شود و سپس جنسیت نر و مادینگی در آن قرار داده می شود. ژن مرکز داده های یک موجود زنده را در خود نگه میدارد ولی به یک نرم افزار نیاز دارد که فرمان اجرای این داده ها راصادر و بر آن نظارت کند وآن روح است که امر خداوند است در حیات.

همه پدیده های طبیعت از یک الگوی واحد تبعیت میکند. شما یک نرم افزار را براساس اصول صفر و یک برنامه ریزی می کنید و داده های مورد نیاز آنرا پیشبینی و در آن میگذارید ولی برای اجرا یک نفر باید فرمان بدهد و کار مورد نظر را هدایت کند. الگو ها یکسان است. علم ژنتیک ساختار و وظائف هر ملکول را کشف کرده ولی فرمان را نتوانسته کشف کند. حیات از دو موضوع تشکیل شده اول ساختار مادی موجود زنده و دوم امر و فرمان در آن. دانشمندان میتوانند ملکول ها را در آزمایشگاه بسازند ولی این مولکول های بی جان را چطور زنده یا جاندار کنند. گره کار آنها است و این همان روح خداوند است که حیات را آفریده است.

هر آنچه ما در حیات زمین شاهدآن هستیم باز آفرینی خلقت اولیه است .خلق الانسان من نطفه  انسان از نطفه خلق شد در زمان خودش و در زمین اولیه و اکنون نطفه در رحم باز آفرینی آن خلق است. خلق ایجاد یک پدیده برای اولین بار است و ما دیگر خلقی نداریم بلکه باز آفرینی خلق است. اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ خداوند خلقت را شروع میکند و آن را باز آفرینی میکند.ترجمه رایج را نگاه کنیم- خداست که خلق را نخست (از عدم) پدید آرد و باز (پس از مرگ و فنا) باز گرداند و همه به حضرت او بازگردانیده می‌شوید. ترجمه درست آیه با استناد به بدا ء خلق اانسان من طین که خداوند خلقت حیات وانسان را در طین آغاز میکند-ترجمع آیه میشود. خداوند خلقت را شروع میکند و سپس آن را بازآفرینی میکند و سپس همه بسوی او بازمیگردند. بداء و یبداء آغاز کردن از عدم نیست سخن از حیات است و نه کیهان، و یعیده هم از کلمه عید بازگشت مکرر به یک رویداد است و در آخر به قیامت باز میگردیم. خداوند انشائالله نعمت درک مفاهیم عالیه آیات متشابه قرآن را به ما عنایت فرماید.سید محمدتقوی اهرمی 19 دی ماه 1398-ورایش جدید 10/10/1402

سید محمد تقوی اهرمی سه شنبه 24 دی 1398 زمان : 19:59 نظرات (0)
ارسال نظر برای این مطلب
کد امنیتی رفرش

اطلاعات کاربری
آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 52
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 179
  • بازدید ماه : 850
  • بازدید سال : 10,872
  • بازدید کلی : 31,602

  • نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد